Sunday, November 28, 2004

oggetto classe metodo
objet classe méthode
objekt klasse methode

Saturday, November 27, 2004

کلمات زنده نیستند
مگر اینکه به صدا تبدیل شوند
کلمه صوتی شده با کلمه نوشته شده تفاوت دارد - حتی در ذهن

عشق به کلمات،
تنها برای کلمات زنده امکان دارد
نه آنها که بر کاغذ مدفون شده اند
مثل غول چراغ
stein
/∫tain/ Gr. jewel, stone.
مثال: اینشتین
Limerick
شعر طنز پنج بخشی با rhyme scheme یا الگوی قافیه ای aabba. مثال:

I'm a student of Welsh triple-harp
And I'm really not meaning to carp
But I must use my nose
All twelve fingers, plus toes
And that's just to play a D-sharp
.

Designate
گماشتن و اعلام و مشخص کردن برای کاری

نشد
Ox - arrows designating direction, designate the place, at designated times, designated ambassador

Friday, November 26, 2004

Et ignotas animum dimittit in artes
Ovid, Metamorphosis viii, 188

این یکی دیگه کاملا شخصیه. فقط برای این است که مجبور بشوم کلمات را بطور کامل پیدا کنم و به زبان خودم بیان کنم.
و از پژواک کلمات ارسالی در ذهنم استفاده کنم تا چیزها (کلماتی) از بیرون را وارد وجودم کنم.
اشکال اساسی این کار این است که رفرنس این کلمات با کلمات ایجاد می شود نه خود مفاهیم یا عینیت ها یا صلب ها.
در اینجا کلماتی که برایم جدید است می نویسم. همچنین درباره کلمات. و کلمه یازی فارسی و لاتین هم هست.

Providence
لطف سرنوشت. یمن.
The kindness of fate [LM]
مشیت الهی